اين روزها تو مرا به آرزوهايم مي رساني .....
سلام روياي شيرين من " پرنيان " نازنينم ا ين روزها تو شدي بهانه زنده بودن من و تنها دليل براي شكرگذار بودنم . روزي هزاران بار خدايم را مي ستايم كه بر سرم تاج بندگي و مادر شدن نهاد . آرزوهايم را تو اجابتي . زيباترينم آنقدر ثانيه هايم با تو شيرين مي گذرد كه بي تو بودن زمان انگار مي ايستد و من در جا مي زنم . وقتي مجبورم تو رو تنها بگذارم هزاران بار مي ميرم و زنده مي شوم و به اميد دوباره ديدنت جان مي گيرم . پرنسس ماماني اين روزها رسما چهار دست و پا رفتن رو به دفتر خاطرات سپردي و قدمهايت را هر روز پر اراده تر بر مي داري . خيلي زود دلم براي چهار دست و پارفتنت تنگ شد. دخترم ديگر نيازي به تكي...
نویسنده :
ماماني
12:53